محل تبلیغات شما
شهریور 96 بود ک به تنهایی رفتم تهران و اونجا با صادق برای خرید دوربین رفتم جمهوری . حلقه فروخته بودم و دوربین قبلی رو.یه مبلغم پ ش داد ک مجتبی ماهیانه باهاش صاف کرد. آبان ماه 96 با خانم آزاده رفتیم توی اون زیر زمین بزرگ و شروع کردیم. تمیز کاری و لوله و گچ و خاکش.بعدم خرید چوب و میخ و رنگ و .با دلر و اره سرو کله زدن و سافت باکس دست ساز خودمون.زحمت و رنج و خستگی ک فقط خودمون می دونیم

آنلاین...دوتیک...سکوت...

کرب و بلا...حس تنهایی نداشتم....

من امروز عازمم.....کرب و بلا...

ک ,خودمون ,دوربین ,دلر ,سرو ,کله ,و رنگ ,میخ و ,و میخ ,چوب و ,رنگ و

مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها